نمــــــایه سازی
نمایه ( Index)
معادل نمایه در انگلیسی واژه Index است که از واژه لاتینی Indic به معنی دلالت کردن گرفته شده است. برابر فارسی Index فهرست بوده که گویا معرب واژه پهلوی، پهرست است. کلمه نمایه نیز از مصدر نمودن و نماییدن گرفته شده است.
از نمایه تعاریف مختلف و متنوعی ارائه شده است، اما در مجموع «نمایه به عمل تحلیل مدارک از طریق تشخیص، انتخاب و تخصیص شاخصها، اصطلاحات خاص، یا توصیفگر به محتوای موضوعی مدرک گفته می شود که می تواند موجب بازیابی مدارک معین یا بحشهای خاصی از اطلاعات و یا دادهها گردد.
نمایه به دو دسته کلی نمایه توصیفی و نمایه موضوعی تقسیم بندی می شود:
ــ نمایه توصیفی Descriptive Index
پرداختن به ویژگیهای اطلاعاتی غیرموضوعی یک مدرک که معمولاً به اطلاعات کتابشناختی موسوم میباشند را «نمایه توصیفی» میگویند.
ــ نمایه موضوعی Subject Index
ساخت و پرداخت زمینه های اطلاعاتی مدرک که بار موضوعی دارد و دسترسی بر مدارک را از طریق موضوع امکانپذیر می سازد «نمایه موضوعی» خوانده می شود.
2 نمایه سازی (Indexing)
به ثبت و ضبط محتوای اطلاعاتی مدارک با استفاده از روشهای گوناگون، به منظور سازمان دادن اطلاعات به قصد سهولت بازیابی «نمایهسازی» گفته میشود.
نمایه ساز (Indexer)
نمایه ساز کسی است که کارش تهیه نمایه از مدارک باشد. نمایه ساز ماهر شخصی است که مدارک را بیغرضانه، دقیق، اصولی و با در نظر گرفتن جامعه استفادهکنندگان و نیازهای احتمالی آنها تجزیه و تحلیل نماید.
هدف نمایه سازی (Indexing goal)
هدف نمایه سازی افزایش میزان دسترسی مراجعه کنندگان به مطالب موضوعی مورد جستجو است. از این لحاظ ممکن است که نمایه سازیها بسته به جامعه استفاده کننده و نیازهای اطلاعاتی آنها با هم متفاوت باشند. گزینش مواد از میان مطالب منتشره، توجه به موضوعی خاص، سوگیری زبانی، توجه به مدرک و منبعی خاص و... از جمله عواملی هستند که می توانند بر هدف نمایه سازی تأثیر بگذارند.
کارکرد نمایه سازی (Indexing Function)
نمایه سازی عموماً سه کارکرد عمده دارد:
· محتوای اطلاعاتی مدارک را فشرده میسازد.
· به عنوان واسطه برای تطبیق و یکسان سازی زبان مدرک و زبان کاوش به کار میرود.
· به عنوان ابزاری کارا، بر شیوه تدوین راهبردی کاوش در جستجوی اطلاعات نظارت دارد.
تاریخچه نمایه سازی( Indexing history)
کهنترین پیشینه ای که از نمایه سازماندار در تاریخ سراغ داریم، سیاهه لوحههای گلین کتابخانه های اکد و سومر است. اما نخستین گامهای جدی در راه تدوین نمایه در خصوص کتب مقدس دینی و در سده چهاردهم میلادی در چند صومعه صورت گرفت. در مشرق زمین، خاصه در قلمرو تمدن اسلامی کارهایی در زمینه های رده بندی، فهرست نویسی و نمایه سازی انجام گردید. فهرست ابن ندیم یکی از این نمونه هاست.
پس از اختراع چاپ، نخستین نمایه نظاممند تدوین شد. «کنراد گسنر» فهرست رده بندی شدهای از 2000 کتاب را در سال 1548 منتشر کرد. در قرن هجدهم با پیدایش مفهوم رده بندی، فهرست نویسی و رده بندی یکی از هدفهای مهم علوم گردید. در قرن نوزدهم هم دانش کتابداری و اطلاع رسانی به شکوفایی رسید. رده بندی دهدهی دیویی که در سال 1876 منتشر شد ضمن اینکه مهمترین پیشرفت بشر در تاریخ رده بندی است بیشترین تأثیر را هم بر نمایه سازی گذاشت. در این قرن همچنین انتشار نشریات به سرعت رشد یافت، بنابراین دسترسی به مقالات نیازمند نمایه بود، این امر ابتدا با نمایه نشریات ادواری در آمریکا آغاز گشت.
پس از جنگ جهانی دوم، دامنه تحقیقات و پژوهشها روز به روز گستردهتر گردید و این افزایش تدریجی کنترل اطلاعاتی با استفاده از ابزارها و شیوه های قبلی را غیرممکن میساخت. در سال 1961 اولین کتاب تئوریک در زمینه نظامهای بازیابی اطلاعاتی ارائه شد. انگیزه اصلی تألیف این کتاب از جانب «ویکری» رشد سریع انتشارات و بررسی روشهای نمایه سازی در کتابداری بود. به تدریج بر حجم این تلاش ها افزوده شد تا این که در دهه 1970 تحقیقات گسترده ای به روی بانکهای اطلاعاتی و سیستم های خودکار پیوسته صورت گرفت. در طول دهه 1980 استفاده از نظام های بازیابی اطلاعات در دو جنبه گسترش پیدا کرد. جنبه اول گسترش نظامهای تمام متن بود (تا قبل از این دهه در بازیابی اطلاعات فقط از نمایه ها و چکیده ها استفاده میشد).
جنبه دوم گسترش نظامهای پیوسته مورد استفاده غیرمتخصصان بود. در دهه 1990 حجم منابع ذخیره اطلاعات رایانه ای افزایش یافت، تصاویر به همراه اطلاعات ارائه شده و راه نمایش اطلاعات به گونه ای متفاوت تعقیب گردید. تحول مهمی که در این دهه به وقوع پیوست ظهور اینترنت بود. تا قبل از این تحول تعداد ناشران اطلاعاتی بسیار محدود بود ولی در حال حاضر افراد زیادی در سرتاسر جهان اطلاعات مربوط به خود را تولید و دسته بندی می کنند و از طریق صفحات خانگی، آنها را در اختیار دیگران قرار می دهند، امروزه حجم انبوه اطلاعات به خصوص اطلاعات موجود بر روی شبکه جهانی وب موجب ظهور جنبه های جدیدی در بازیابی اطلاعات گردیده است.
زبان نمایه سازی(Indexing Language)
زبان نمایه سازی در نظامهای اطلاع رسانی به زبان ساختگی و قراردادی اطلاق میشود که برای مقاصد نمایه سازی به ویژه قابلیت بازیابی اطلاعات و مدارک به کار گرفته می شود. به طور کلی زبان نمایه سازی، استانداردی را مهیا می کند که هم نمایه ساز و هم جستجوگر می توانند از آن استفاده کنند.
از طریق زبان نمایه سازی، نمایه ساز و جستجوگر می توانند مفاهیم را به یک صورت به کار برند. از آنجایی که زبانهای نمایه سازی هم در نمایه سازی مدارک و هم در امر جستجوی مدارک به کار میروند به زبان های بازیابی نیز معروفند.
نمایه سازی دارای زبان های مختلفی است این زبانها عبارتند از:
· زبان طبیعی (National Language)
نوعی نمایه سازی است که از زبان مدارک استفاده می شود. در این روش هر اصطلاح یا واژه ای که در مدرک آمده است، می تواند برای نمایه در نظر گرفته شود. خصوصیت بارز نمایه سازی به زبان طبیعی، فقدان یک واژگان کنترل شده است. این خصوصیت باعث تنوع زبان طبیعی در نمایه سازی شده است.
· زبان آزاد Free Language))
نمایه سازی به زبان آزاد عبارت است از نمایه سازی که در آن هر واژه ای که بتواند موضوع مدرک را خوب توصیف کند به عنوان اصطلاح نمایه برگزیده می شود. خواه به وسیله پدیدآورنده مدرک به کار رفته باشد و یا به کار نرفته باشد. در این روش محدودیتی برای واژههایی که می تواند در فرایند نمایه سازی به کار رود، وجود ندارد. این روش می تواند توسط انسان و یا رایانه انجام گیرد.
· زبان کنترل شده (مقید) (Controlled Language)
در این گونه نمایه سازی معمولاً فهرستی مستند، مشخص کننده اطلاعاتی است که ممکن است به موضوعات نسبت داده شود؛ به بیان دیگر در نمایه سازی به زبان کنترل شده، شخص اصطلاحات یا واژه هایی از یک فهرست واژگان را براساس تفسیر ذهنی که از مفاهیم مندرج در مدرک دارد به مدرک اختصاص می دهد.
سیستم های نمایه سازی (Indexing Systems)
سیستم های نمایه سازی وسایلی هستند که به وسیله آنها از یک زبان نمایهای برای ایجاد نمایه یا سایر ابزارهای تجسسی استفاده میشود. بنابراین به مجموعه ای از رویه های مقرر که برای سازماندهی محتوای رکوردها به منظور بازیابی و اشاعه اطلاعات، مورد استفاده قرار میگیرد سیستم نمایه سازی گفته می شود. پس همارایی و پیش همارایی دو سیستم اساسی نمایه سازی به شمار می رود.
· نمایه سازی همارا ( Co – Ordinate Indexing)
نمایه سازی همارا به شیوه ای از نمایه سازی گفته می شود که در آن محتوای موضوعی هر مدرک با بیش از یک شناسه یا اصطلاح تعیین و توصیف می شود و رابطه بین اصطلاحها به وسیله جور کردن و ترکیب واژههای منفرد معین میشود.
· نمایه سازی پس همارا ( Co – Ordinate Indexing–Post)
شیوه ای از نمایه سازی که در آن نمایه ساز، سرشناسه ها را از مفاهیم بسیار ساده انتخاب می کند و تعدادی شناسه زیر هر یک اضافه می نماید و نیز تدابیری برای پیوستن آنها به یکدیگر به دست می دهد تا به وسیله آنها جوینده بتواند موضوع مدرک موردنظر خود را بیابد. به عبارت دیگر پس همارایی اشاره به عملی می کند که بعد از روند نمایه سازی انجام می شود و مربوط به همارایی دو یا چند اصطلاح برای ساختن مفهوم موردنظر در مراحل بازیابی است.
· نمایه سازی پیش همارا( Co – Ordinate Indexing–Per)
هرگاه بین دو یا چند جزء به طور تصنعی و ساختگی، پیوند برقرار کنیم به این عمل و نوع آن، نمایه پیش همارا گویند. به عبارت دیگر در نمایه سازی پیش همارا، ترکیب یا همارایی عناصر تشکیلدهنده موضوع مورد جستجو در هنگام نمایه سازی و به عبارتی پیش از بازیابی صورت میگیرد.
انواع نمایه سازی( Indexing Kinds)
روشهای گوناگونی جهت نمایه سازی وجود دارد که در ذیل به اختصار به خصوصیات هر یک از این روشها اشاره میگردد:
· نمایه سازی استخراجی (اشتقاقی)(Extraction Indexing)
در نمایه سازی از طریق استخراج، از واژگان و عباراتی که واقعاً در مدرک وجود دارند برای بیان محتوای موضوعی همان مدرک استفاده می شود. در این نوع نمایه سازی که به آن نمایه سازی «اشتقاقی» نیز میگویند، بیانهای منتقل کننده معنا از متون استخراج شده با تغییرات کمی وارد فایل جستجو می شوند. این تغییرات جزئی عبارتند از: جمع و مفرد کردن، نرمال سازی، جایگزین کردن واژه هایی به جای فعل و از این قبیل تغییرات.
· نمایه سازی انتسابی (تخصیصی) ( Assignment Indexing)
این نوع از نمایه سازی، مستلزم اختصاص اصطلاحات به مدرک از منبعی غیر از خود آن مدرک است. بنابراین اطلاعات می توانند از ذهن نمایه ساز نشأت گرفته باشند. عموماً «نمایه سازی تخصیصی» مستلزم تلاش برای ارائه محتوای موضوعی با استفاده از اصطلاحاتی است که از نوعی واژگان کنترل شده استخراج میشوند.
· نمایه سازی کنترل شده( Controlled Indexing)
استفاده از واژگان کنترل شده بدین معناست که نمایه سازان محدود به استفاده از توصیفگرهایی هستند که در واژگان مربوط وجود دارد. به عبارت دیگر واژگان کنترل شده شامل توصیفگرهایی است که مجاز شناخته شده اند، به کارگیری واژگان کنترل شده باعث می شود تا از طریق کنترل مترادفات بیانهای زبان طبیعی کاهش یافته و بالطبع قابلیت پیش بینی تا حد زیادی افزایش یابد. به طور کلی نمایه سازان در این روش فقط اصطلاحاتی را به مدرک اختصاص می دهند که در فهرستی که شرکت محل کار برای آنان تهیه کرده وجود داشته باشد.
· نمایه سازی اجباری (توکیلی یا حکمی)(Mandatory Indexing)
یکی از راههای تکمیل و رفع نقص از نمایه سازی کنترل شده این است که نمایه ساز مجبور است توصیفگرهایی از واژگان زبان نمایه را انتخاب کند که به صورتی اخص و دقیق نشانگر مفاهیم و موضوع مدرک موردنظر هستند. در چنین حالتی جستجوگر، مدارکی با مانعیت (precise) کامل را بازیابی خواهد کرد. تنها در چنین شرایطی است که توصیفگرهای انتخابی نمایه ساز و جستجوگر، با یکدیگر منطبق شده و سازگار هستند و افت اطلاعات نخواهیم داشت. به عبارت دیگر در این نوع نمایه سازی، از نمایه ساز خواسته می شود که در همه حال از «قانون کاتر» تبعیت کند، یعنی مناسبترین و اخصترین توصیفگرها را از واژگان نمایه سازی انتخاب کند.
· نمایه سازی آزاد(Free Indexing)
در نمایه سازی آزاد، نمایه ساز هر اصطلاحی را که به ذهنش برسد و آن را برای توصیف متن مناسب بداند، استفاده می کند و آن را به متن منتسب می کند. در عمل، نمایه سازی آزاد منتهی به نمایه سازی استخراجی می شود.
· نمایه سازی سازگار ( Consistent Indexing)
در نمایه سازی هنگامی که حاصل کار دو نمایه ساز از کاری یکسان، متفاوت باشد معلوم میشود که اشتباهی رخ داده و ناسازگاری وجود دارد. اما واقعیت امر این است که در یک نظام اطلاعرسانی، اگر مدرکی واحد توسط چندین نفر و با روشهای مختلف نمایه سازی شوند نباید انتظار داشت که بتوان آن را سازگار نموده و همه را بازیابی کرد.
· نمایه سازی ترکیبی (مختلط) ( Synthetic Indexing)
با نگاهی به انواع روشهای نمایه سازی متوجه می شویم که نمایه سازی آزاد و اجباری، دارای نقاط قوت و ضعفی هستند که اگر درست و به جا با یکدیگر ادغام شوند، بسیار کارآمد و مؤثر خواهند بود. با وجود اینکه نمایه سازی اجباری در مقایسه با دیگر روشها دارای امتیازات بیشتری است ولی به دلیل فقدان اخص سازی و واژگانی از این نظر ناقص است. ولی با ادغام نمایه سازی آزاد که دارای ویژگی اخص سازی واژگانی است، نقاط ضعف هر دو نوع نمایه سازی رفع شده و یک نوع نمایه سازی کارآمد و مؤثر به وجود میآید.
· چشم پوشی از نمایه سازی (نظام های اطلاع رسانی متن کامل)
به دلیل مشکلات و سختی انواع نمایه سازی، اغلب ترجیح می دهند که بدون دخالت انسان متون اصلی را ذخیره کنند. در این صورت انتقال معنایی لغات متن است که مورد جستجو قرار میگیرد. چنین نظامهایی ارزان و سریع هستند و با استفاده از روش خواندن ماشینی متون می توان به سادگی به همه اطلاعات دسترسی پیدا کرد.
مراحل نمایه سازی (Indexing Process)
با جمع بندی نظرات مختلف در این خصوص می توان مراحل نمایه سازی را در پنج بخش عنوان نمود:
· آشنایی و شناخت
اولین قدم در تهیه فهرستی مناسب از توصیفگرهای یک مدرک، آشنایی با محتوای مدرک است. نمایه ساز باید از محتوای مدرک آگاهی داشته باشد. تنها تفاوت نمایه سازی با چکیدهنویسی این است که نمایه ساز بر خلاف چکیدهنویس، لزومی ندارد از تمام ریزه کاریهای مدرک اطلاع پیدا کند. آنچه که دانستن آن برای نمایه ساز واجب است، اطلاع از ساختار محتوایی مدرک و مطالب تازهای است که مدرک در مورد آن خلق شده است.
· تجزیه و تحلیل
تحلیل دومین مرحله، قبل از انتخاب واژه های موضوعی را تشکیل می دهد. تحلیل انسانی یک مدرک و تصمیمگیری پیرامون این که کدام موضوعها از نظر نمایه سازی به قدر کافی با اهمیت میباشند، بسیار مشکل است. بعضی از مشخصه های این فرآیند را می توان مشخص کرد. اما به روی هم طی این مرحله تا حدود زیادی به تجربه و قدرت کافی بستگی دارد. هر مدرک یک یا چند موضوع اصلی دارد. واضح است که این موضوعها حتماً باید نمایه شوند، اما نمایه سازی موضوعهای فرعی مدرک تا حد زیادی بستگی به سیاست واحد نمایه سازی با استفاده ای دارد که در پایان کار از نمایه ها می شود.
باید به این نکته اشاره کرد که اصولاً مفاهیم نمایه می شوند، نه واژه هایی که پدیدآورنده مدرک به وسیله آنها، این مفاهیم را ارائه کرده است، زیرا پدیدآورنده ممکن است زبانی مبهم، تخصصی، عامیانه، سنگین و یا غیر قابل قبول به کار برده باشد.
· تشخیص اطاعات قابل نمایه شدن
نخستین قاعده، وفادار ماندن به مدرک است. این قاعده ممکن است بدیهی نماید، اما عدم توجه به آن نمایه ساز را در عوض کردن محتوای واقعی مدرک، به دام نمایه کردن اشارت ضمنی، کاربردهای سطحی، موارد پیشنهادی، راهنماییهای مربوط به آینده و جز آن می اندازد.
نمایه ساز باید همواره این نکته را مدنظر قرار دهد که اصولاً مفاهیم نمایه میشوند، نه واژههایی که مؤلف به وسیله آنها این مفاهیم را ارائه کرده است. نمایه ساز نباید خود را درگیر محض نمایهسازی واژه ها کند، بلکه باید ابتدا مفهوم و معنایی را که در بطن واژه ها نهفته است پیدا کند و سپس اصطلاحاتی را که نظام برای آن مفاهیم طرح ریزی کرده است، به عنوان معادل آنها برگزیند.
بنابراین می توان نتیجه گرفت، اقلام اطلاعاتی از نظر ذخیره و بازیابی آن چنان باید از متن مدرک بیرون کشیده شود که نمایه ساز اگر خود را به جای استفاده کننده از آن اطلاعات بگذارد، واقعاً انتظار آن را داشته باشد که مدرک نمایه شده از هر نظر پاسخگوی نیازهای او باشد.
· تبدیل مفاهیم به اصطلاحات نمایه یا ترجمه و انتقال مفاهیم قابل نمایه شدن به اصطلاحات پذیرفته شده
وقتی که تحلیل مقدماتی مدرک تمام شد، نمایه ساز شروع به برگزیدن واژه هایی می کند که باید در نمایه نامه بیاید. این واژه ها در زبان مقید نمایهسازی باید از میان واژه های معینی انتخاب شود، بهتر است که واژه ها و مفاهیمی که در نتیجه بررسی و مطالعه مدرک استخراج شده است با اصطلاحنامهای که در همان زمینه است مقایسه گردد.
نمایه ساز ناگزیر از جستجو در اصطلاحنامه است و طبیعی است که باید در جستجوی توصیفگرهایی باشد که بتوانند مفهوم اطلاعات را به خوبی و روشنی القاء کنند. در این جستجو باید اصطلاحات وابسته موجود در هر شناسة اصطلاحنامه مورد بررسی قرار گیرد.
وقتی سیاهه توصیفگرهای گزیده شده کامل گردید، لازم است که نمایه ساز دو یا چند تا از آنها را با هم هماراسته کند تا ببیند مفهومی که از آن حاصل می شود دقیقاً در مدرک هست یا خیر؟ در واقع هدف این است که از بازیابی مدارک بیربط با موضوع، جلوگیری شود. تجربه نشان داده است که هر چه بازیابی تحت همارایی توصیفگرهای اخص انجام شود، ارتباط موضوعی مدارک بازیابی شده بیشتر و دقیقتر است.
برای دسترسی به خاصترین توصیفگر مناسب در اصطلاحنامه، نمایه ساز باید همواره خود را عادت دهد به اینکه هنگامی که در مورد گزینش یک توصیفگر تأمل میکند، اطلاعات مربوط به آن را که در اصطلاحنامه آمده است به دقت مطالعه کند و اصطلاحات اخص مشترک با آن را بررسی نماید تا شاید یکی از آنها برای مفهوم مورد نظر مناسبتر باشد.
مقایسه نمایه سازی با چکیده نویسی و فهرست نویسی
چکیده نویسی و فهرست نویسی از راههای دیگر سازماندهی و بازیابی اطلاعات میباشند که سهم به سزایی در ارتباطات و جریان اطلاعات دارند. بر این اساس مناسب است که ابتدا آشنایی مختصری با این مفاهیم پیدا نموده و در ادامه ضمن مقایسه نمایه سازی با چکیده نویسی و فهرستنویسی از وجوه اشتراک و افتراق میان آنها مطلع گردیم.
· چکیده نویسی( Abstracting)
چکیده نویسی شامل یک رشته عملیات زنجیره ای است که طی آن ساختارهای صورت و معنای مدارک تحلیل و سپس با حفظ عمق معنا به صورتی کوتاه تبیین میشود.
· فهرست نویسی ( Cataloging)
فهرست نویسی در علم کتابداری چنین تعریف می شود: «فهرست نویسی به مجموعه مراحلی گفته میشود که طبق روش خاصی مشخصات کتابها را جهت تهیه فهرست و استفاده چه به صورت کتابی و چه در برگه دان ثبت میکند».
· ارتباط بین نمایه سازی ، چکیده نویسی و فهرست نویسی
نمایه سازی، فهرست نویسی و چکیده نویسی، از جمله عوامل اصلی در عرضه اطلاعات به شمار میروند. در عصر دسترسی کامپیوتری به متون کامل، باز هم نمی توان ادعا کرد که مرزهای بین نمایه سازی، چکیده نویسی و فهرست نویسی در حال از بین رفتن است. در بیان وجوه اشتراک نمایه سازی با چکیده نویسی و فهرست نویسی باید گفت انتخاب جوهره متن فصل مشترک چکیدهنویسی و نمایه سازی بوده و تحلیل محتوا وجه اشتراک نمایه سازی با فهرست نویسی میباشد.
· تفاوت نمایه سازی و فهرست نویسی
تحلیل محتوا وجه اشتراک نمایه سازی و فهرست نویسی است با این تفاوت که در فهرست نویسی تنها موضوع اصلی مدرک مدنظر است، اما در نمایه سازی تحلیل محتوا عمیقتر از فهرستنویسی انجام می شود و موضوعات فرعی مدرک نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
· تفاوت نمایه سازی و چکیده نویسی
1- در چکیده نویسی جوهره متن باید به صورتی مختصر و واضح عبارت بندی شود در صورتی که در نمایه سازی قابلیت پیش بینی جوهره متن اساس کار است.
2- در چکیده نویسی چندگانگی میان زبان طبیعی نقش حساسی ندارد و تمامی بیانهای یک مفهوم به شرطی که برای همگان قابل درک باشد، پذیرفته است.
3- در چکیده، بیان های تفسیری نه تنها مانعی برای خواننده چکیده به حساب نمی آید بلکه در بعضی موارد اگر بیان تفسیری از وضوح بیشتری برخوردار باشد نسبت به بیان لغوی ارجحیت دارند در صورتی که در نمایه سازی بیانهای تفسیری برای جستجوگر مانع به حساب میآیند، زیرا قابلیت پیش بینی را کاهش می دهند.
4- مجموعه ای از اصطلاحات نمایه ای را به آن نحو که در نمایه به کار می بریم در چکیده نمی توان به کار برد. مثلاً مجموعه توصیفگرهای «آب»، «هوا»، «خنککنندگی» و «تصفیه» که به نحوی خاص ظاهر می شوند را نمی توان در چکیده به کار برد ولی نحوه واژه بندی این توصیفگرها در چکیده به صورتی است که می توان مفاهیم موردنظر را درک کرد.
5- ابهام زبان نیز در چکیده نویسی مانعی به حساب نمی آید زیرا علاوه بر دسترسی به محتوای متن خواننده با زمینه موضوع نیز از قبل آشناست. در کل می توان گفت چندگانگی و ابهام بیان زبان طبیعی مانعی برای استفاده از چکیده به حساب نمی آید و این درست برعکس حالتی است که در نمایه ها صادق است.
Ref:http://elham1023.blogfa.com/