نگاه مادی به آموزش عالی آفت بزرگی است
اندیشمندان و اساتید حاضر در کنفرانس ملی دانشجویی جامعهشناسی و توسعه ضمن بررسی چالشهای آموزش عالی کشور، اعتقاد داشتند سهمیهبندی کردن آموزش عالی و نگاه مادی به آن آفت بزرگی برای آموزش عالی است؛ در حالی که آموزش عالی و دانشگاه جزو بیتالمال است.
به گزارش خبرنگار دانشگاهی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خراسان، دکتر محمد توکل در بخش ابتدایی پنل «توسعه علمی، چالشها و فرصتها» در حاشیه برگزاری کنفرانس ملی دانشجویی جامعهشناسی توسعه در تالار فردوسی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه یکی از مشکلات ما برای توسعه علمی کشور این است که نقشه راهی برای این مساله در نظر گرفته نشده است گفت: به همین جهت ما چالشهایی که در کمین دانشگاه ماست را مشخص نکردهایم.
وی ادامه داد: در اشکال مختلفی که ما برای توسعه در نظر گرفتهایم نقش دانشگاه دیده نشده است؛ اگر بخواهیم به سمت آیندهای نامعلوم برویم و در این میان دانشگاه هم به عنوان یک جنس لوکس دیده شود، راه به جایی نخواهیم برد؛ ایران در حال حاضر 5.2 میلیون دانشجو دارد؛ این در حالی است که میزان تاثیرگذاری ما در حوزه سیاست و اقتصاد در دنیا بین دو دهم تا چهار درصد است؛ اما کانادا با یک میلیون دانشجو جزو هشت کشور تاثیرگذار در این حوزه در سطح دنیاست.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران با اشاره به جایگاه دانشگاه در کشور ما به عنوان یک پدیده لوکس عنوان کرد: به عنوان نمونه بحران آینده کشور ما بحران کشاورزی و آب است؛ اتفاقا کمترین جذب دانشجوی فارغالتحصیل رشتههای کشاورزی به کار در کشور ما اتفاق میافتد با این حال دانشگاههای مدام در این رشتهها دانشجو تربیت میکنند.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه آموزش عالی بر چهار مولفه اصلی استوار است گفت: این چهار مولفه کیفیت، کمیت، برابری(میزان دسترسی) و تناسب با نیازهاست؛ در برخی کشورها سیستمهای آموزش عالی برخی از این پارامترها را داشتهاند؛ در کشور ما به خصوص در 10 سال اخیر تنها شاخصه کمیت مورد اهمیت بوده است.
توکل با بیان اینکه «در خصوص دسترسی هم به جهت اقتصاد فاسد پولهای بادآورده بین افراد نوکیسه توزیع شد» خاطرنشان کرد: در حال حاضر دسترسی وجود ندارد چون فرد باید واقعا میلیونر باشد تا 50 میلیون تومان پرداخت کند و درس بخواند.
وی تصریح کرد: محور توسعه آموزش عالی در کشور ما طی یک دهه گذشته بر مبنای کمیتها بوده است؛ در این توسعه تناسب نیازها به هیچ عنوان مطرح نبوده است؛ به عنوان نمونه 50 درصد ثبت نام شدگان دانشگاهها در رشتههای علوم انسانی مشغول به تحصیل هستند؛ این مساله منجر به این میشود که ما دو تا سه میلیون دانشجوی بیکار در رشتههای علوم انسانی داشته باشیم.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران تاکید کرد: اگر ما برای توسعه آموزش عالی طرح حساب شدهای داشتیم، آن وقت مشخص میشد نیاز ما کجاست؛ در حال حاضر در سیستم آموزش عالی ما تناسب و کیفیت وجود ندارد؛ به عنوان نمونه استادی که در یک سال 50 مقاله علمی میدهد و هیچکس هم صحت آن را بررسی نمیکند، نشان میدهد که سیستم ما به کیفیت اهمیتی نمیدهد.
توکل گفت: این در حالی است که آموزش عالی ما باید در حوزه تناسب با نیازها حرف اول را بزند؛ دانشگاه باید در ایجاد تعامل در جامعه بین تسلیم شدن به سرمایه و حکومت باشد؛ دانشگاه نمیتواند نوکر این مقولهها باشد؛ در حقیقت دانشگاه بر لبه این تعادل حرکت کند؛ مهمترین رسالت دانشگاه در خصوص بررسی نیازهای عام اجتماعی و نیازهای فردی است.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه «دانشگاه محل آموزش اخلاق و دین است» عنوان کرد: برقراری تعادل بین زور و تحمل در حوزه عمومی و ایجاد تعادل در خصوص عمل و هنجار در ذهن افراد از دیگر وظایف دانشگاه است.
در ادامه این پنل دکتر محمدامین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، با اشاره به دانشگاه و مدرسه به عنوان نهادهای اصلاحگر جامعه اظهار کرد: زمانی دانشگاه نهادی موثر خواهد بود که بتواند در ساختار جامعه اصلاحات اجتماعی انجام دهد؛ در حقیقت رابطه دانشگاه و مدرسه باید الگویی برای جامعه باشد.
وی ادامه داد: البته تمایلات پوپولیستی برای تصرف دانش هم همیشه وجود دارد و این مساله در موقعیتهای انقلابی بیشتر میشود؛ پس از انقلاب اسلامی هم این اتفاق افتاد و کمی شدن آموزش عالی و مدرسه مد نظر قرار گرفت؛ امروز 94 درصد از فرزندان ما به مدرسه میروند.
قانعیراد تصریح کرد: پس از انقلاب اسلامی همه مردم احساس میکردند که آموزش عالی به نوعی حق مسلم آنهاست؛ در واقع احساس شد که آموزش عالی هم باید مانند سایر منابع براساس عدالت توزیعی بین مردم مردم توزیع شود.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران گفت: در دهه 60 طرحهایی مانند منطقهای کردن آموزش عالی کشور مطرح شد؛ پس از آن هم مساله سهمیهبندیها مطرح شد؛ برای اقشار مختلف برای بهرهمندی از آموزش عالی سهم تعیین شد؛ 30 درصد از سهم برای کسانی بود که بیشترین فعالیت در انقلاب را داشتند و 35 درصد هم به مناطق محروم اختصاص یافت؛ در این میان 35 درصد سهم دانشگاهها در اخیتار کسانی بود که بتوانند به دانشگاه بروند.
قانعیراد با بیان اینکه «سهمیهها موجب از بین رفتن کیفیت در آموزش عالی خواهد شد» بیان کرد: سهمیه گذاشتن در این جهت است که همه به طور مساوی از امکانات آموزش عالی بهرهمند شوند؛ این مساله موجب شد که آموزش عالی ما امری مادی شده و به شکلی «بیدر و پیکر» گسترش یابد؛ چرا که ما فکر میکردیم آموزش عالی از ما ستانده شده و باید آن را بازپس گیریم.
وی با اشاره به محیط زیست، وضعیت آن را مشابه آنچه در آموزش عالی اتفاق افتاده توصیف کرد و افزود: اینها مسایلی است که با عنوان حق مسلم مطرح شد و کسی فکر نکرد محیط زیست امری مشاع بوده و دارایی عمومی است؛ آموزش عالی هم امری مشاع است نه اینکه بتوان آن را به کسی بخشید؛ در حقیقت آموزش عالی مصداق بیتالمال است که باید از آن پاسداری شود.
قانعیراد تاکید کرد: همین نگاه اشتباه به آموزش عالی است که باعث میشود یک مسئول 3000 بورسیه غیرقانونی بدهد چراکه آموزش عالی را یک امتیاز میداند؛ این نگاه تودهای شدن آموزش عالی را در پی دارد؛ دانشگاه تنها یک حق نبوده و تکلیف هم است و سختی و رنج دارد و حق مسلم ما نیست.
در ادامه این نشست دکتر محسن نوغانی، عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی، با اشاره به چالشهای پیش روی آموزش عالی تصریح کرد: یکی از چالشهای ما در آموزش عالی عدم تعادل کمیت و کیفیت است؛ البته فقط ایران به این مساله دچار نیست؛ اصولا تمام کشورهای در حال توسعه با این مشکل مواجه هستند.
وی اضافه کرد: الگوی نوسازی یکسان جامعه تعادل کمیت و کیفیت در آموزش عالی را برهم زده است؛ طبق گفته مسئولان ما کشور ما سهم بودجه تحقیقات ما تا انتهای امسال به یک درصد از بودجه کل کشور میرسد این در حالی است که متوسط این رقم در دنیا 2.13 است.
نوغانی با بیان اینکه «چالش دوم ما در آموزش عالی دوگانه بودن سازمانهای علم و اجتماع است»، خاطرنشان کرد: زمانی که علم به یک سازمان بروکراتیک تبدیل میشود، قوانین زیادی بر آن بار خواهد شد؛ در حال حاضر کشور ما دچار این چالش است؛ ما در بروکراتیزه کردن دانشگاه ید طولایی داریم؛ در ایجاد سازمانهای بروکراتیک ما موفق بوده ولی در ایجاد اجتماع علمی نتوانستهایم به نتیجهای برسیم.
وی اضافه کرد: در حقیقت سازمانهای بروکراتیک به قدری رشد کرده که نهادهای غیررسمی علمی شکل نمیگیرد؛ در ابتدا باید نهاد علمی شکل گیرد سپس سازمان؛ در یک پروسه تاریخی ابتدا نهاد علمی شکل گرفته و سپس دانشگاه؛ آیا میشود اول سازمان ایجاد کرد و سپس اجتماع علمی؛ ما دچار یک تعارض هستیم.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به محورهای توسعه علم در کشورها اظهار کرد: در توسعه علم چهار محور تولید، ترویج، تبدیل و توزیع تعیین کننده است؛ تولید علم وظیفه دانشگاه است که خوشبختانه ما در این حوزه با بحران کمیت مواجه نیستیم.
وی افزود: در محور ترویج علم به معنای اجتماعی کردن آن باید توجه داشت که عمومیت بخشیدن به علم با عوامانه شدن آن متفاوت است؛ در ترویج علم نهادهای مدنی و رسانهها موثر هستند؛ نقش دانشگاه در این خصوص کمتر است.
نوغانی در ادامه با اشاره به محور سوم توسعه علمی یعنی تبدیل علم عنوان کرد: در این حوزه ما اصلا با بحران کمیت مواجه نیستیم؛ این محور به معنای تبویل علم به ثروت است؛ البته برخی شاخصهای این مساله مانند حق مالکیت فکری یا کپیرایت در کشور ما وجود ندارد؛ ما در زمینه تبدیل جایی در دنیا نداریم.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: تازه ما به فکر ایجاد شرکتهای دانشبنیان افتادهایم که من با توجه به شرایطی که میبینم فکر میکنم در آینده این شرکتها تبدیل به مغازه خواهند شد.
وی تاکید کرد: ما برای توسعه علمی کشور ببینیم که برای این چهار محور چه برنامهای داریم.